اضطراب معلم ریاضی مانعی برای آموزش هدفمند
صبح شنبه، در آغاز هفته جدید، او گفت: «من خوب هستم، فقط خستهام، من هرگز شبهای شنبه خوب نمیخوابم.» او بیشازحد مشغول برنامهریزی دروس و نگران در مورد هفته آینده بود.
شما قبل از کلاس چه احساسی دارید؟ چه اتفاقی میافتد وقتیکه چیزی جریان تدریس شما را مختل میکند؟ وقتی نمره میدهید یا درسها را آماده میکنید؟
اگر جواب شما عصبی، استرسی یا تدافعی است، از یک نوع اضطراب معلمی رنج میبرید. این فقط مشکل معلمان تازهکار نیست. معلمین باتجربهای را میشناسم که در این رودخانه گیر کردهاند و فقط با محکم ماندن در امور روزمره، اضطراب خود را کنترل میکنند.
پنهان نیست که حتی در بهترین شرایط، تدریس میتواند فوقالعاده استرسزا باشد. نظرسنجی فدراسیون معلمان آمریکا و انجمن معلمان Badass در سال ۲۰۱۷ تأیید کرد که اضطراب معلمان بیشتر از سایر حرفهها است. طبق این نظرسنجی، ۶۱ درصد از مدرسین گزارش دادهاند که کارشان «همیشه» یا «اغلب» استرسزا بوده است و این رقم دو برابر میزان استرس در حرفههای دیگر است.
برای آنکه واقعاً از تدریس لذت ببرید و به رشد دانشآموزان خود کمک کنید، باید اضطراب را در خود بُکشید. مقابله با آن صداقت و فداکاری بیرحمانهای را میطلبد، اما در طولانیمدت شما را از فرسودگی حفظ خواهد کرد.
اگر با اضطراب و استرس مرتبط با شغل خود دست و پنجه نرم میکنید، بهسختی میتوانید امور را تحت کنترل خود درآورید بنابراین میتوانید بهترین معلمی شوید که باید باشید. اجازه ندهید اضطراب عشق شما به تدریس یا توانایی شما برای لذت بردن از زندگی را به سرقت ببرد. در اینجا چند راهکار برای کمک به شما در مدیریت اضطراب معلمان وجود دارد تا احساس آرامش بیشتری کنید.
ترسها در چشمهای شما ظاهر میشود
اولین قدم برای غلبه بر اضطراب در تدریس، آن است که معلمی مقتدر باشید. معلمان برای مؤثر بودن به اقتدار احتیاج دارند – بدون آن، دانش آموزان دلیل کمی برای گوش دادن یا درگیری دارند.
مشکل در این عقیده است که نقص، اقتدار را تضعیف میکند. این بدان معناست که معلمان هرگز نمیتوانند هیچ ضعفی از خود نشان دهند! نه در زمینه تخصص موضوعی، مهارتهای نمایشی، مدیریت رفتار و یا هر زمینه دیگر؛ اما مهم این است که کلاس را از هر گونه سرگردانی حفظ کنید.
از چه چیزی میترسید؟ اینکه نتوانید توجه دانشآموزتان را به خود جلب کنید، یا با رفتارهای مختلکننده روبرو شوید… سناریوی کابوس خود را تصور کنید و ترسهای خود را – همه آنها – را تا حد امکان مشخص کنید.
آگاهی را تمرین کنید
اضطراب اغلب با نگرانی از آینده ایجاد میشود، بنابراین درگیر ماندن در زمان یک پادزهر مفید است. بکار گیری حواس و توجه کردن به مناظر، بوها و صداهای مختلف در هر لحظه میتواند به شما کمک کند تا شما را از فکر اضطراب به حالت نرمال بازگرداند. نفس عمیق بکشید و توجه خود را به جزئیات چیزی در اطراف متمرکز کنید، همچنین راهکارهایی برای روی پا نگه داشتن فعلی شما هستند.
تمرین آگاهی کاری است که میتوانید در حین تدریس بیسروصدا انجام دهید، یا ممکن است تصمیم بگیرید که آن را با کل کلاس خود استفاده کنید.
به دنبال همنشینی و الهام گرفتن باشید
اضطراب معلمان چیزی است که بسیاری از ما در خودمان نگاه میداریم، اما بررسی قبلی که ذکر شد نشان میدهد که اکثر معلمان هنگام استرس در یک قایق هستند. دستیابی به همکاران و صحبت کردن در مورد احساسات شما میتواند یک تسکین بزرگ باشد.
همچنین، برای الهام گرفتن از کتاب، وبسایت یا پادکست استفاده کنید.
آماده باشید و برنامهریزی کنید
احساس عدم آمادگی میتواند باعث اضطراب شود. بهراحتی میشود در چرخه نادرستی گیر کرد که احساس بیتحرکی و بهانه آوردن برای برنامهریزی آخر هفته و پایان دادن به احساس شدید اضطراب و عدم آمادگی در جمعهشب را فراهم میکند. معلمانی که پیشاپیش تمایل به برنامهریزی برای یک ترم و یا حتی کل سال تحصیلی دارند، اضطراب کمتری را تجربه میکنند.
بدیهی است که برنامهها میتوانند تغییر کنند، اما برنامهریزی قطعاً به کاهش اضطراب کمک میکند.
پیامدهای احتمالی را درک کنید
اضطراب معلمان چیز کوچکی نیست که بتوان آن را حذف کرد. این اساساً تجربه یادگیری هر دانشآموز و همچنین رضایت شغلی طولانی مدت شما را شکل میدهد.
شما میدانید که دانشآموزان نیازها، تمایلات و سبکهای یادگیری منحصربهفردی دارند و با در نظر گرفتن نیاز دانشآموزان خود به یک برنامه درسی گام به گام که از قبل تهیه شده است تکیه میکنید، اما هنگامیکه مشغول اجرای برنامههای بسیار دقیق خود هستید، ذهن شما آنقدر روی کارهایی که باید انجام دهید متمرکز شده است که درواقع به آنچه دانشآموزان نیاز دارند توجه ندارید.
شما خود را اسیر برنامههایی کردهاید که فکر رهایی از آن شما را نگران میکند. این برنامهریزیها به جای اینکه انرژی و شادی را برای کلاسهای شما ترسیم کنند، باعث اضطراب و استرس شما میشوند.
هر زمان تدریس میکنید برای آنکه برنامه و صلاحیت شما تحتالشعاع قرار نگیرد سؤالات دانشآموزان را کامل پاسخ نمیدهید، به دنبال روشهای خلاقانه نیستید و عبور از پیشامدهای ناگهانی کلاس برایتان مشکل است. شما بهنوبه خود یک محیط یادگیری سرکوبگرانه را برای دانشآموزان خود ایجاد میکنید.
بنابراین شما تنها کسی نیستید که به دلیل اضطراب، رنج میبرید – دانشآموزان شما نیز چنین حسی را دریافت میکنند. احساسات منفی مسری شما روند یادگیری را کوتاه میکند.
به خودتان اعتماد کنید
نکته اصلی درک این موضوع است که اقتدار واقعی از اصالت ناشی میشود ، نه کنترل.
همه معلمان میتوانند کنترل داشته باشند – ما نمره میدهیم، قوانینی را میسازیم و آنها را اجرا میکنیم و تصمیم میگیریم که چگونه وقت کلاس را سپری کنیم. اگر اقتدار شما بر این پایه و اساس باشد، میفهمید که مدام باید از آن دفاع کنید؛ مانند یک دیکتاتور، از هر طرف با شورشهای اندکی مواجهید و درنهایت با استفاده از زور برای از بین بردن آنها روبرو خواهید شد.
اما آنچه واقعاً شما میخواهید این است که توجه دانشآموزان را به خود جلب کنید، نه اینکه آنها را وادار کنید. یک مقتدر واقعی کسی است که ما بهطور داوطلبانه به او گوش میدهیم زیرا آنها چیز ارزشمندی برای به اشتراک گذاشتن دارند. شما بهعنوان یک معلم واجد شرایط در حوزه خود، واقعاً مطالب و محتوای لازم را میدانید و معتقدید که این باارزش است.
اگر شما تمرکزتان را روی به اشتراک گذاشتن مؤثر دانش خود و کمک کردن به دانشآموزان بگذارید و آنها را مدام کنترل نکنید، اقتدار شما بهراحتی توسعه مییابد.
به خودتان اجازه شکست خوردن بدهید
اقتدار از تخصص شما ناشی میشود، اما این بدان معنی نیست که شما باید کامل باشید – هیچ کس کامل نیست. وقتی با یک مشکل روبرو میشوید، یک حرفهای وحشت نمیکند بلکه با آرامش به دنبال راهحلی است.
شکست یک واقعیت اجتنابناپذیر از زندگی و جهش از آنیک مهارت ارزشمند است. اگر در حین کلاس از خود در برابر شکست محافظت کنید، دانشآموزان درس شما را نمیتوانند یاد بگیرند. با این روش فکر کنید که شکست دیگر چیزی نیست که از آن بترسید. این یک فرصت تدریس است.
بنابراین نگران بینقص بودن خود نباشید و توجهتان را به این معطوف کنید که وقتی کارها مطابق انتظار پیش نمیرود، چگونه به آنها واکنش نشان دهید. اگر آشفتگی در کلاس باعث کاهش نیروی شما و تند زدن ضربان قلبتان میشود، نشانه آن است که شما مشکلات را بازتاب عزتنفس خود، تفسیر میکنید. آشفتگیهای کوچک بهسرعت به تهدیدهای شخصی تبدیل میشوند.
وقتی این اتفاق میافتد، مکث کنید. نفس عمیق بکشید، لبخند بزنید و به ریشهیابی مشکل بپردازید، این مشکل میتواند مربوط به شکاف در دانش شما، یا اغتشاش از سوی دانشآموزان، یا فعالیتی که تاکنون کارنشده باشد- هرچه که باشد، مربوط به شخصیت شما نیست. توجه خود را از طرف خود به سمت مشکل شیفت دهید و از دانشآموزان دعوت کنید تا برای حل مشکل راهکار دهند.
طرز تفکر خود را تغییر دهید
بسیاری از عواملی که بر شغل معلمی تأثیر میگذارند، واقعاً خارج از کنترل معلم است. اگرچه این میتواند ناامیدکننده باشد، اما نباید به خاطر آنها مضطرب شوید.
فکر میکنم استراتژی «مشکل بزرگ / مشکل کوچک» که در برخی مدارس به دانشآموزان آموزش میدهند، برای معلمان نیز مفید باشد. دستورالعمل این استراتژی اینطور است: دانشآموزان میزان بزرگی مشکل خود را مشخص کرده و بر اساس آن واکنش متناسب با آن را تعیین میکنند. اما من به این استراتژی گزینه سومی را اضافه میکنم: «مشکل من نیست».
انرژی شما بسیار ارزشمند است آن را صرف مواردی که خارج از کنترل شما هستند، نکنید. اجازه ندهید که این موضوعات ذهن شما را اشغال کنند، این طرز فکر به کاهش استرس و کنترل اضطراب کمک خواهد کرد.
در موضوع خود غوطهور شوید
لازم نیست که شما حتماً کامل باشید، اما باید در مهارت خود متخصص باشید- تمام مزیت آموزش دادن در این است که شما بیشتر از دانشآموزانتان میدانید. شما نهتنها اطلاعات و مهارتهای دارید که آنها ندارند، بلکه این چشمانداز را هم دارید که چرا تخصص شما مهم، جذاب و برای زندگی آنها ارزشمند است.
هرچه در زمینه کاری خود عمیقتر غوطهور شوید، بهعنوان معلم اعتمادبهنفس بیشتری خواهید داشت. فقط دانستن مطالبی که قصد دارید امروز یا هفته آینده یا حتی کل این سال را بدانید کافی نیست. شما همچنین به ظرفیت لازم برای مواجه با اتفاقات غیرمنتظره نیاز دارید.
چطور میتوانید پاسخگوی دانشآموزی باشید:
- که همه چیز را با ولع یاد میگیرد و برای یادگیری بیشتر مشتاق است؟
- در مورد کسی که فقط به دنبال دریافت درس نیست و به شما نیاز دارد تا چیزهای متفاوت دیگری را برایش توضیح دهید؟
- کسی که نمیتواند چگونگی اهمیت و کاربرد موضوع را در زندگی خود پیدا کند؟
برای حمایت از این دانشآموزان، به یک چاه عمیق تخصص نیاز دارید، این امر ناشی از خودآموزی مداوم، تمرین و تأمل در موضوع شما است. اگر به آن اشتیاق داشته باشید، این روند بخش شاد و طبیعی از زندگی شما خواهد بود. اگر اینگونه نباشد، مانند کار اضافی است که باعث میشود انرژی و اشتیاق شما به دانشآموزانتان تخلیه شود. به همین دلیل اشتیاق برای آموزش بسیار اساسی است.
تخصصی شدن شما بسیار مهم است زیرا اقتدار شما را پشتیبانی میکند و به شما اجازه میدهد که اضطراب سخت را به اطمئنان انعطافپذیر تبدیل کنید.
گامهای بالا برای رفع سریع اضطراب نیستند- تغییر طرز فکر و رفتار شما هرگز یک روزه اتفاق نمیافتد، اما باپشتکار امکانپذیر است. اگر اشتیاق و تمایل دارید که یک معلم عالی باشید اما اضطراب شما را فلج کرده است، این روند به شما کمک میکند تا راه خود را برای تدریس شاد پیدا کنید.
به بحث بپیوندید!
من عاشق دانستنم:
- آیا تابهحال از تدریس احساس اضطراب کردهاید؟ چه موقع آن سختترین ضربه را میزند؟
- چطور سعی کردهاید اضطراب را کنترل کنید؟
نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منابع:
https://misfitteachers.com/how-to-kill-your-anxiety-and-teach-with-confidence/
https://www.wgu.edu/heyteach/article/6-strategies-relieve-teacher-anxiety1809.html