آموزش تدریس حل مسئله ریاضی
جدول محتواها
- معرفی
۲. حل مسائل ریاضی بعنوان یک فرایند
۳. عوامل و مهارتهای درگیر در حل مسئله
- مفاهیم و حقایق در حل مسئله
- مهارتها در حل مسئله
- تفکر و استدلال در حل مسئله
- نگرش و حل مسئله
- فراشناخت و حل مسئله
- کارگروهی و حل مسئله
۴. نتیجهگیری
مهارتهای مورد نیاز برای حلمسئله ریاضی
چکیده
حل مسئله ریاضی یکی از مهمترین مباحث یادگیری و در عین حال یکی از پیچیدهترین آموزهها است. هدف اصلی در تدریس حل مسئله ریاضی این است که دانشآموزان توانایی عمومی را برای حل مسائل زندگی واقعی و استفاده از ریاضیات در شرایط زندگی واقعی توسعه دهند. همچنین حل مسئله، میتواند به عنوان یک روش تدریس برای درک عمیق تر مفاهیم استفاده شود.
حل مؤفق مسئله ریاضی به بسیاری از عوامل و مهارتها با ویژگیهای مختلف بستگی دارد. در واقع یکی از مشکلات اصلی در یادگیری حل مسئله این واقعیت است که برای مؤفقیت در حل مسئله، داشتن بسیاری از مهارتها الزامی است.
همچنین این عوامل و مهارتها باعث شده که تدریس حل مسئله یکی از پیچیدهترین موضوعات برای آموزش باشد. این مقاله ایدهای را مطرح میکند که حل مسئله یک فرایندی است که باید توسط معلمان درک شود تا بتوانند فعالیتها و وظایف کلاس درس را بهتر و مؤثرتر توسعه دهند و همچنین مهارتهای لازم برای حل مسئله و روشها و استراتژیهایی برای آموزش مورد بحث قرار گرفته است.
۱. معرفیحل مسئله ریاضی مربوط به شمارش و معاملات تجاری روزانه، از اولین روزهای تجربه انسان به دست آمده است. هندسه نیز به طور گستردهای در اندازهگیری زمین بکار برده میشد. در حال حاضر ریاضیات به منظور ارزیابی عددی و فاصلهای (فضایی) طبیعی ونیز موقعیتهای مصنوعی بکار میرود. با ظهور فناوری رایانه، این امر به پیشرفتهای اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی کمک کرده است که چند دهه قبل غیر قابل تصور بود. این فناوری برای حل مسائل نیز مورد استفاده قرار میگیرد. درک حقایق و مطالب ریاضی مهم است اما کافی نیست. دانشآموزان باید یاد بگیرند که چگونه از این حقایق برای توسعه مهارت تفکر و حل مسائل خود استفاده کنند. مربیان ریاضی این ایده را پذیرفتهاند که توسعه توانایی حل مسئله نیازمند توجه خاص است و یکی از مهمترین مؤلفهها در هر برنامه درسی یا برنامه ریاضی، حل مسئله غیر روتین ریاضی است. اگر تدریس حل مسئله به خوبی ارائه شود، حل مسئله ریاضی ممکن است به دانشآموزان کمک کند که: ۱. توانایی عمومی خود را برای حل مسائل زندگی واقعی توسعه و بهبود دهند ۲. مهارتهای تفکر انتقادی و استدلال را رشد دهند ۳. درک عمیقتری از مفاهیم بدست آوردند ۴. در کار گروهی با یکدیگر تعامل و کمک داشته باشند اکثر کتابهای درسی کتاب ریاضی چند نمونه از مسائل را به عنوان مثال با راه حلهای دقیق نشان میدهند و سپس مسائل مشابه را به عنوان تمرین ارائه میدهند. اگر دانشآموزان فقط مسائل روتین و تکراری را حل کنند یادگیری آنها محدود میشود. مسائل مورد استفاده برای ایجاد فرصتهای یادگیری واقعی، باید از نوع چالش برانگیز باشد و نه فقط مسائلی که قبلاً در گذشته حل شدهاند. حل مسئله ریاضی یک فرآیند است که شامل مجموعهای از عوامل و تکالیف برای دستیابی به یک هدف مشخص است و چون به عوامل ومهارتهای زیادی وابسته است، هم در امر یادگیری و هم آموزش نوعی چالش بشمار میآید. اگر درک معلم از این فرایند محدود شود، مشکلاتی در تدریس حل مسائل ریاضی بوجود میآید. از این رو اگر ما میخواهیم به دانشآموزان خود کمک کنیم که این فرایند مهم را بدست آورند، باید این عوامل و مهارتها را بخوبی بشناسیم و درک کنیم. در این مقاله، ما به مسائل و نگرانیهای مربوط به حل مسئله ریاضی میپردازیم. با این حال، بسیاری از آنچه که در این مقاله گفته میشود، میتواند برای حل هر گونه مسئله کمّی از قبیل فیزیک، شیمی، تجارت و مهندسی مورد استفاده قرار گیرد. اغلب دانشآموزان و دانشجویان مشکلاتی در حل مسئله ریاضی دارند و ما باید از آن آگاهی داشته باشیم. من معتقدم که اگر ما بخواهیم آموزشِ تدریسِ حل مسئله کمّی را بهبود ببخشیم باید موضوع «نگرانیها و مشکلات در حل مسئله» را مورد بحث قرار دهیم، چرا که این ارتقا در حل مسئله، مهارتهای تفکر دانشآموزان و تواناییهای حل مسائل آنها را بهبود میبخشد. هدف ما در اینجا این است که برخی از این مشکلات را بازگو کنیم. پیشنهاداتی در مورد چگونگی تسهیل بعضی از جنبههای حل مسئله ریاضی، همانگونه که من در کلاسم آنها را بکار میبردم، ارائه میشود. |
۲. حل مسائل ریاضی به عنوان یک فرایندحل مسئله ریاضی فرایندی است که به مراحل مختلف وابسته است. چهار مرحله اصلی در حل مسئله ریاضی وجود دارد. ۱. فهمیدن مسئله ۲. طراحی کردن برنامه ۳. انجام دادن طرح (برنامه) ۴. به عقب نگاه کن در حل مسئله روتین یا مشابه با مسائلی که درگذشته حل شده است، ما مطمئناً یک فرآیند خطی را دنبال خواهیم کرد که در شکل ۱ نشان داده شده است. اصطلاح خطی به معنای آن است که یادگیرنده از یک مرحلهبهمرحله بعدی میرود تا مسئله حل شود.
![]() شکل ۱: چهار مرحله در حل مسئله ریاضی (مدل خطی)
با این حال این فرآیند خطی ممکن است هنگام حل مسئله غیر روتین و چالشبرانگیز کافی نباشد. امکان دارد که ما مرحله سوم، یعنی اجرای طرح مدنظر را انجام دهیم اما به پاسخ نرسیم و حتی طرح کارایی نداشته باشد. بنابراین لازم است بهطور انتقادی، روی فرمولبندی مسئله و همچنین اطلاعاتی که در این مسئله ارائه شده است، بازبینی کنیم. یک مدل عملیتر از این فرایند در شکل ۲ نشان داده شده است. یادگیرنده باید درک کند که در حل مسئله او نیاز به بازنگری و بررسی کامل مسئله در هر مرحله از حل مسئله را دارد و در صورت لزوم باید برای شروع مجدد آماده باشد.
![]() شکل ۲: چهار مرحله و بازنگری در هر مرحله به مسئله. (مدل عملیات بیشتر)
یکی از مشکلات در حل مسئله این واقعیت است که برای حل مسئله داده شده چندین مرحله لازم است. همچنین در هر مرحله دانشآموزان باید از مهارتهای مختلف استفاده کنند. میزان تسلط دانشآموزان بر این عوامل و مهارتها است که نتیجه فرایند را تعیین میکند. |
۳. عوامل و مهارتهای درگیر در حل مسائل
این واقعیت که حل مسئله ریاضی یک فرایند است که به بسیاری از مهارتها و عوامل بستگی دارد، باعث پیچیده شدن یادگیری و آموزش میشود. شکل ۳، مهمترین مهارتها و عوامل لازم برای حل مسئلهی مؤفق را نشان میدهد.
مسائل روتین ممکن است به تمام مهارتهای ذکر شده در زیر نیاز نداشته باشند؛ بااینحال مسائل چالشبرانگیز نیاز به یک استراتژی دارد که بیشتر و یا حتی تمام مهارتها و نگرشهای نشان داده شده در شکل ۳ را، شامل میشود. در حقیقت، جدیدترین پیشرفت در آموزش ریاضیات، تدریس بعضی از این مهارتها از طریق حل مسئله است.
![]() شکل ۳: عوامل و مهارتهای درگیر در حل مسائل
من بر اساس تجربیات خودم و تجربههای دیگران، صحبت خواهم کرد و راههایی را ارائه خواهم داد تا دستیابی به عوامل مؤثر بر عملکرد حل مسئله دانشآموزان آسان شود. کمک کردن و هدایت نمودن دانشآموزان یکی از کارآمدترین روشها برای «آموزش» حل مسئله است. کمک مناسب، یعنی خلق فرصتهایی که دانشآموزان با انجام دادن، یاد بگیرند. حل مسائل ریاضی یک فرایند سازنده است که دانشآموزان یاد میگیرند با ایجاد ارتباط با آنچه قبلاً میدانستند، مسائل را حل کنند. معلمان میتوانند دانشآموزان را برای ارتباط سازی مفاهیم هدایت کنند.
|
۳.۱ مفاهیم و حقایق در حل مسئله
یادگیرندگان به درک عمیقی از جبر، هندسه، مفاهیم آماری و حقایقی برای حل مسائل چالشبرانگیز ریاضی نیاز دارند. در اینجا من توضیح خواهم داد که چگونه از مجموعهای از مسائل برای تقویت «مفهوم سرعت کار» که برای حل مسئله لازم بود استفاده کردم.
مرحله اول: ابتدا مفهوم سرعت کار ارائه و مطرح شد. سپس کل کلاس در مورد راهحل مسئله ۱ بحث کردند.مسئله ۱: کامران و شاهین چمنهای پارک را میزنند، چمن زدن کامران ۱ ساعت بیشتر از شاهین طول میکشد. اگر آنها بتوانند در عرض ۵ ساعت با هم کار کنند، چه مدت طول میکشد تا هر یک به تنهایی چمنها را بزنند؟
مرحله ۲: پسازآن از دانشآموزان خواسته شد که مسئله زیر را بهعنوان یک تمرین در منزل حل کنند که در آن همان مفهوم مسئله ۱ مورد نیاز است.مسئله ۲: جواد ۵۰ کیلو سیب را ۳ ساعت دیرتر از احمد پوست میکند. اگر با هم کار کنند، آنها میتوانند ۵۰ کیلو سیب را در ۸ ساعت پوست بگیرند، پس چه مدت طول میکشد تا هر یک از آنها به تنهایی کار کنند؟ اگرچه این مسئله در کلاس قبل از تلاش برای حل آن، مورد بحث قرار گرفت تا مطمئن شوم که دانشآموزان مفهوم را درک کردهاند، اما آنها در حل آن مشکل داشتند. من تصمیم گرفتم که مفهوم سرعت کار را دوباره مورد بحث قرار دهم. چند روز پسازآن، تعداد کمی از دانشآموزان مؤفق به حل مسئله داده شده، شدند و راهحل مسئله ۲ با کل کلاس مورد بحث قرار گرفت.
مرحله ۳: برای ارزیابی درک دانشآموزان از مفهوم سرعت کار و روند حل مسئله، مسئله بعدی بهعنوان یک تمرین در منزل مطرح شد.مسئله ۳: برای خالی کردن یک استخر، پمپ A 2 ساعت کمتر از پمپ B زمان میبرد. پمپ A در ساعت ۸:۰۰ صبح شروع شده است و پمپ B در ساعت ۱۱:۰۰ شروع میشود. اگر استخر در ساعت ۵:۰۰ بعدازظهر هنوز نیمهپر باشد، چه مدت طول میکشد تا پمپ A به تنهایی کار کند؟ مسئله ۳ همچنین نیاز به درک عمیق از مفهوم سرعت کار است. بهجز تعدادی از دانشآموزان، اغلب مسئله برایشان بسیار چالشبرانگیز بود و نمیتوانستند آن را حل کنند. من به دقت راهحلهایی که توسط دانش آموزان نوشته شده بود را مورد بررسی قرار دادم و متوجه شدم که مفهوم سرعت کار مشکل اصلی آنهاست. من تصمیم گرفتم یک درس کامل در مورد سرعت کار با مثالهای بسیاری بدهم و مطمئن شدم که نه تنها آنها مفهوم را درک کردند بلکه چگونگی استفاده از آن برای فرمولبندی مسائل را نیز فهمیدند. من از آنها خواستم دوباره مسئله را بررسی کنند. چند روز بعد، بیش از نیمی از کلاس، مسئله ۳ را درست حل کردند.
مرحله چهارم: پسازآن من مسئله زیر را بهعنوان یک امتحان به دانشآموزان واگذار کردم.مسئله ۴: برای پر کردن استخری پمپ B، ۲ ساعت بیشتر از پمپ A زمان میبرد. هر دو پمپ در ساعت ۷ صبح روشن میشوند. در ساعت ۱۰ صبح پمپ A خراب میشود و تعمیر آن ۱ ساعت طول میکشد تا دوباره راهاندازی شود. در ساعت ۳ بعدازظهر ۸۰ درصد از استخر با آب پر شده است. چه مدت طول میکشد هر پمپ به تنهایی برای پر کردن استخر کار کنند؟ حدود نیمی از کلاس، مسئله را درست حل میکنند و یکچهارم از کلاس با اشتباهات جزئی حل را انجام دادند. من به دقت راهحلهای انجام شده توسط دانشآموزان را موردبررسی قرار دادم و معلوم شد که دانشآموزان درک درستی از مفهوم سرعت کار داشتند و مهمتر از همه میدانستند چگونه میتوان از آن برای حل مسائل استفاده کرد. دانشآموزان در حل مسائلی که مفاهیم آن را بهطور کامل درک نکردهاند مؤفق نمیشوند. علاوه بر این، مسائل ریاضی را میتوان بهعنوان روشهای تدریس بکار برد، نهتنها برای معرفی مفاهیم به دانشآموزان بلکه برای کمکی به آنها تا درک عمیقتری از مفاهیم بدست آورند. درواقع برخی از مفاهیم بهطور کامل درک نمیشوند مگر اینکه در حل مسائل یا فعالیتهای دیگری که شامل تفکر انتقادی و استدلال است، مورد استفاده قرار گیرند. حل مسئله ریاضی نیز ممکن است برای معرفی یک مفهوم جدید استفاده شود. یک مثال از یک مسئله ریاضی که ممکن است برای معرفی یک مفهوم جدید استفاده شود، ارائه شده است. مسئله ۵: جمعیت فعلی امارات ۴.۵ میلیون نفر است. اگر ما فرض کنیم که جمعیت با نرخ سالانه ۳٪ برای ۱۵ سال آینده رشد دارد، اگر جمعیت امارات را با P نمایش دهیم، در سال t رابطه جمعیت چه خواهد بود؟ (فرض کنید t کمتر از ۱۵ باشد) دانشآموزان بهراحتی میتوانند به استفاده از درصد هدایت شوند و نتایج زیر را ارائه دهند. در این مرحله مفهوم توابع نمایی بهراحتی میتواند با استفاده از نتیجه بهدستآمده معرفی شود. دانشآموزان درک میکنند که توابع نمایی ممکن است برای حل مسائل جمعیتی و ایجاد ارتباط بین یک مفهوم و کاربرد ممکن آن، استفاده شوند. تجربه نشان میدهد که دانشآموزان هنگام حل مسائل مربوط به زندگی روزمره خود انگیزه بیشتری دارند.
۳.۲ مهارتها در حل مسئلهمهارتهای ریاضیات پایه، مانند حل معادلات و نامساویها برای حل مسئله ریاضی ضروری است. فرموله کردن یک مسئله میتواند بسیار چالشی باشد، امّا بهعنوانمثال سادهسازی و حل معادلهی بهدستآمده، برای رسیدن به جواب سؤال ضروری است. دانشآموزانی که نمیتوانند عبارات جبری را با مهارت انجام دهند قطعاً مشکلاتی در حل مسئله دارند. دانشآموزان ما در خواندنِ با درک و استخراج اطلاعات از متن مسئله، مشکل دارند. این مهارت باید بهصراحت به دانشآموزانِ ما تدریس شود. این اولین گام در حل مسئله است و تا مسئله درک نشود دانشآموزان نمیتوانند پیشرفت کنند.
۳.۳ تفکر و استدلال در حل مسئلهتفکر انتقادی در تمام مراحل حل مسئله مورد نیاز است. دانشآموزان پس از حل مسئله، نگاه انتقادانه بر راهحل مسئله نمیکنند. آنها تمایل دارند جوابی را که به دست آوردهاند، بپذیرند. تفکر انتقادی هنگام استخراج اطلاعات از متن مسئله، فرموله کردن و حل مسئله و نیز تجزیه و تحلیل راهحل به دست آمده، مورد نیاز است. من اکنون یک نمونه از مسئلهای را ارائه میدهم که دانشآموز فرصت بکارگیری تفکر انتقادی در حین حل مسئله را داشته باشد.
مسئله ۶: دو قایق مقابل هم لب یک رودخانه به سمت هم شروع به حرکت میکنند. آنها دفعه اول که از کنار هم میگذرند ۱۴۰۰ متر از یک ساحل فاصله دارند. هر یک از آنها به سمت ساحل مخالف ادامه میدهند، دور میزنند و دوباره به سمت ساحل دیگر میروند. هنگامیکه آنها برای بار دوم همدیگر را رد میکنند، فاصلهشان از ساحل دیگر ۶۰۰ متر است. ما فرض میکنیم که هر قایق در طول سفر با سرعت ثابت حرکت میکند. آیا میتوان عرض رودخانه را با استفاده از اطلاعات داده شده پیدا کرد؟ دانشآموزان را راهنمایی کردم که یک نمودار بکشند و معادلاتی برای فرمول کردن مسئله بنویسند. t = 0 قرار دهید، زمانی که دو قایق شروع به حرکت میکنند. فرض کنید S1 و S2 سرعت ثابت دو قایق و t1 زمانی که آنها برای اولین بار از یکدیگر عبور میکنند و t2 زمانی که آنها برای دومین بار از کنار هم میگذرند. X را عرض رودخانه فرض کنید.
![]() شکل ۴: نمودار از مجهولات در مسئله ۶
ازآنجاییکه معادلات فوق پنج مجهول و تنها چهار معادله دارد. دانشآموزان وسوسه میشوند که بگویند ممکن نیست X، عرض رودخانه را بتوان پیدا کرد. باید به دانشآموزان وقت کافی برای بحث در مورد چنین مسئلهی چالشبرانگیزی داده شود. باید به آنها اجازه دهیم در گروهها کار کنند و اگر دانشآموزان نتوانستند کار را در کلاس انجام دهند، مجاز به ادامه حل مسئله بهعنوان تمرین در منزل باشند. برای دانشآموزان بیفایده است که راهحل را به آنها داد، درحالیکه وقت کافی برای تحقیق در مورد حل این نوع مسائل به آنها داده نشود.
از طریق زمان و تلاشی که برای یافتن یک راهحل صرف میشود، یادگیری به دست میآید؛ حتی اگر برای پیدا کردن راهحل مشکلاتی وجود داشته باشد. مسائلی همچون مسئله ۶، هم در فهمیدن مسئله و نیز ارائهی راهحل نیازمند تفکر بسیار زیادی است و اگر ما بخواهیم دانش آموزانِ ما مهارتهای تفکر خود را به بالاترین سطح ممکن برسانند و حلکننده واقعی مسائل باشند، داشتن مهارتهای تفکر الزامی است.
طراحی مسائلی که در آن دانشآموزان فعال باشند، مشکل نیست. فقط باید از طرح سؤالات با راهحل واضح اجتناب کرد. توجه داشته باشید که صورت سؤال مسئله ۶ نمیگوید «عرض رودخانه را پیدا کنید» اما میگوید “آیا میتوان عرض رودخانه را با استفاده از اطلاعات داده شده پیدا کرد؟” یک سؤال از نوع”پیدا کردن عرض رودخانه” یعنی فرض میکند که میتوان عرض X را پیدا کرد. بااینحال سؤالات از نوع دوم سختترند و بنابراین برای توسعه مهارتهای تفکر مناسب هستند.
مسائل کران باز معمولاً دارای جوابهای درست متعددند، این مسائل ابزاری مفیدند که دانشآموزان برای رسیدن به راهحل، نیازمند قدرت تفکر میباشند. همچنین میتوان برای مقایسه تمام پاسخهای درست بهدستآمده توسط دانشآموزان، بحثهای مفیدی ایجاد کرد. من اکنون یک نمونه از یک مسئله کران باز ارائه میدهم.
مسئله ۷: مجموعهای از نقاط دادهها که در شرایط زیر صدق کند را بسازید: بهطورکلی استدلال منطقی برای مؤفقیت در ریاضیات و بخصوص در حل مسئله ضروری است. استدلال استنتاجی برای درک و تشخیص الگوها و همچنین در ایجاد ارتباط بین موضوعات ریاضی استفاده میشود. استدلال استقرایی از تعاریف ریاضی، عبارات، قواعد و قضیهها برای نتیجهگیری استفاده میکند. استدلال استقرایی برای تفکر انتقادی اساسی است. مسائل هندسی ممکن است بهعنوان ابزار توسعه استدلال استقرایی استفاده شود. من معتقدم که هر دو استدلال باید بهطور صریح با دانشآموزان بحث و مورد استفاده قرار گیرد.
|
۳.۴ نگرش و حل مسئله
یادگیرندگان در حل یک مسئله باید ثابتقدم و ریسکپذیر باشند. آنها همچنین باید بدانند در مسائلی که حتی قادر به حل آن نیستند ولی برای حل آن تلاش دارند، یادگیری رخ میدهد. یادگیری برای دانشآموزان در حل مسائل آسان اتفاق نمیافتد، بلکه بیشترین یادگیری در مسائل چالشبرانگیز که برای حل آن نیاز به پشتکار دارند، رخ میدهد.
بااینحال، در حل مسائل چالشبرانگیز، دانشآموزان بهتنهایی به نتیجه نمیرسند و این امر نگرش منفی نسبت به حل مسئله ریاضی را برای آنها خواهد داشت.
وظیفه معلم در اینجا چیست؟ شما نباید اطلاعاتِ بیشازحد را ارائه دهید تا دانشآموزان چیزی برای فکر کردن نداشته باشند بلکه شما باید برای هدایت دانشآموزان کمک کافی به آنها بدهید تا دانشآموزان از حل مسئله ناامید نشوند.
من متوجه شدم که حقایق تاریخی در مورد ریاضیات و مسائل ریاضی زندگی واقعی به دانشآموزان انگیزه میدهند. من از هر دو برای برجسته کردن قدرت ریاضیات و برنامههای کاربردی آن استفاده میکنم. در زیر یک مسئله زندگی واقعی مربوط به مثلثات در مورداندازهگیری دور زمین است.
|
مسئله ۸: بیش از دو هزار سال پیش، اریکوستن از سیرن، یک ریاضیدان یونانی، از اشعهی خورشید و سایه یک چوب برای اندازهگیری زاویه α = ۷۲ درجه استفاده کرد. فرض کنید که اشعهی خورشید در سیِن عمودی قرار دارد و چوب مورداستفاده در اسکندریه نیز عمودی است. با فرض دایره بودن زمین، محیط زمین را پیدا کنید.

شکل ۵: امواج خورشید و سایه برای اندازهگیری زاویه
Stick؛ چوب: parallel rays from the sun؛ موازی با اشعه خورشید: Alexandria؛ اسکندریه: Syene:. سین
دانشآموزان به مسائل زندگی واقعی بیشتر علاقهمند هستند، زیرا آنها قابل حساند و همچنین دلیلی برای مطالعه ریاضیات هستند.
نگرش معلم بر حل مسئله
تحقیقات تامسون نشان داد که فعالیت معلمان، بازتابی از باورهای آنها، در مورد ریاضی است؛ بنابراین، نهتنها اغلب معلمان باید از تواناییها و باورهای دانشآموزان و چگونگی دستیابی به آنها آگاه باشند، بلکه باید نسبت به خودشان همچنین شناختی را داشته باشند.
باورهای معلمان در مورد تدریس و یادگیری ریاضی، بر نوع تدریس و ماهیت محیط کلاس درس، اثر میگذارد. شونفیلد پیشنهاد کرد حداقل، زمانی که معلمان در کلاس درس، مسئلهی را حل میکنند، فرایندهای تصمیمگیری خود را برای دانشآموزان، آشکار سازند.
سؤالهایی از قبیل: «انتخابهای ممکن در اینجا چه چیزهایی هستند؟» و «آیا با استفاده از این استراتژیها میتوان مسئله را حل کرد؟» میتواند بهعنوان مدلهایی برای ارائه به کلاس مورد استفاده قرار گیرد و فرایندهای ذهنی آنها را قانونمند سازد.
شونفیلد و دریسکول معلمان را تشویق کردهاند که با بازگو کردن تجارب حل مسئله خویش، به دانشآموزان کمک کنند. شونفیلد پوستری را به کلاس درسیاش نصب کرده بود که شامل سه سؤال اجرایی بود:
(الف) واقعاً، چه چیزی را انجام میدهید؟
(ب) چرا این کار را انجام میدهید؟
(ج) چگونه این کار به شما در حل مسئله کمک میکند؟
پیشنهاد شونفیلد برای شناختن و مشخص کردن باورهای دانشآموزان، استفاده مکرر از سؤال «چرا» است و این کار، از پیشنهادهای عملی است که اخیراً، از طرف پژوهشگران ریاضی عنوان شده است.
۳.۵ فراشناخت و حل مسئله
واژه فراشناختی به دانشِ یادگیرندگان دربارهی فرآیند شناخت خود و توانایی کنترل و نظارت بر این فرایندها اشاره میکند دانشآموزان برای حل مسائل چالشی باید بر فرآیندهای شناختی خود کنترل و تأمل کنند.
تصور میشود که بهترین راه برای کمک به دانشآموزان خودآگاهی آنها از تفکرشان است، ایجاد فرصتهایی که آنها باید تفکر خود را بهصراحت توضیح دهند. بهعنوانمثال، مسئله زیر را با هم نگاه کنیم.
مسئله ۹: احمد با سرعت ثابت ۶ کیلومتر در ساعت در امتداد یک خط مستقیم از A به B در حرکت است و سپس دور میزند و در همان خط از B به A با سرعت ثابت ۴ کیلومتر در ساعت حرکت میکند. سرعت متوسط کل حرکت او چقدر است؟ (تعریف: میانگین سرعت = کل فاصله / کل زمان)
هنگامیکه مسئله فوق به دانشآموزان داده شد، تمام دانشآموزان به این پرسش پاسخ دادند:
هنگامیکه خواسته شد پاسخ خود را توضیح دهند، گفتند که هر میانگین با اضافه کردن تمام مقادیر دادهها و تقسیم جمع حاصل از تعداد دادهها به دست میآید. آنها به سادگی تعریفی که به آنها داده شده را نادیده گرفتند. سپس من آنها را به کار گروهی راهنمایی کردم و از آنها خواستم به مسئله نگاه کنند و از تعریف داده شده برای پاسخ به سؤال استفاده کنند.
آنها مجبور بودند مراحل محاسبات و تفکرشان را در گروه خود توجیه کنند. هنگامیکه پاسخ صحیح بر اساس تعریف به دست آمد، از آنها خواستم تا در گروه خود بحث کنند که چه اتفاقی افتاده و چرا همه دانشآموزان بدون در نظر گرفتن تعریف به سؤال جواب دادند. من بهصراحت از آنها میخواهم که در مورد راهحل مسئله و دلیل آن فکر کنند.
مهارتهای فراشناختی به دانشآموزان کمک میکند که هم پرسش و هم راهحل را تحلیل کنند. این مهارتها همچنین به دانشآموزان کمک میکند تا در صورت بروز مشکل به عقب برگردند و در صورت لزوم بازنگری کنند.
فعالیتهایی برای آگاهی و رشد دانشآموزان در مهارتهای فراشناخت
- مهارتهای فراشناختی باید بهطور صریح تدریس شود.
- تنها مسائل غیر روتین ریاضی که دانشآموزان قبلاً حل نکردهاند، به توسعه مهارتهای فراشناختی آنها کمک میکند.
- دانشآموزان باید شیوه تفکر خود را برای دانشآموزانِ دیگر و معلمان توضیح دهند.
- گاهی برای توضیح تفکر از مثالهایی در حل مسئله استفاده کنید.
۳.۶ کار گروهی و حل مسئله
تجربه نشان میدهد که بهطورکلی کار گروهی در حل مسائل مفید است. هنگامیکه مسئلهای چالشبرانگیز به دانشآموزان داده میشود، آنها برای کار در گروهها راضیترند. درواقع نشان داده شده است که یادگیری مشارکتی و فعالیتهای فراشناختی تأثیر مثبتی بر توانایی دانشآموزان برای حل مسائل دارند. کار گروهی نیز دانشآموزان را برای آینده که باید با یکدیگر روی مسائل و پروژههای بزرگ کار کنند، آماده میکند.
نتیجهگیریبسیاری از مهارتها و عوامل در هنگام حل مسائل واقعی و غیر روتین ریاضی درگیر میشوند. معلمان باید با این عوامل و مهارتها آشنا شوند و فعالیتهای خود را بهگونهای طراحی کنند که دانشآموزان را در توسعه و استفاده از این مهارتها راهنمایی کنند؛ حتی اگر مسائلی را طراحی کنند که بر تعداد محدودی از مهارتها و عوامل تمرکز کند. |
دانشآموزان این مهارتها را با حل مسائل واقعی و غیر روتین میتوانند پرورش دهند. مثالهای حل شده در کتابهای درسی این ایده را مطرح میکنند که حل مسئله یک فرایند خطی است که بدون هیچگونه اشتباه یا تلاش غیرمنطقی انجام میشود. همچنین راهحل ارائه شده نشان نمیدهد که چقدر زمان و تلاش برای مطرح کردن راهحل مفید لازم است. حتی مسائل پیشنهاد شده در پایان فصل معمولاً از همان نوعی هستند که قبلاً حل شدهاند.
دانشآموزان ممکن است روی مسائلی با درجه سختی کم، شروع به تمرین کنند. هرچند که اعتمادبهنفس آنها بیشتر میشود اما مسائل باید متنوع و سختتر باشند. دانشآموزان باید بدانند که حتی زمانی که هیچ راهی برای حل مسئله به دست نمیآید، یادگیری رخ میدهد. این زمان و تلاشی که آنها برای حل مسئله صرف کردهاند به فرایند یادگیری کمک میکند. فکر کردن همهجانبه و ساماندهی به افکار خود در طول فرایند حل مسئله به روند یادگیری کمک میکنند.
منابع: